۰۲۶_۳۴۲۱۷۰۹۷
۰۲۶_۳۴۲۱۷۰۹۷
بازار کار >> خدمات بازاریابی

چرا آمار در بازاریابی بکار می رود؟

برای شناسایی روند بازار و ارزیابی و اندازه گیری پتانسیل موفقیت برنامه های بازاریابی ، از آمار در بازاریابی استفاده می شود. راز موفقیت در بازاریابی ، شناسایی دقیق بازار هدف و استفاده از کانالها و تاکتیکهای ارتباطی موثر بازاریابی برای دستیابی به آن است. آمار می تواند به بازاریاب در دستیابی به هر دو هدف کمک کند و همچنین می تواند میزان موفقیت تلاشهای بازاریابی را ارزیابی کند و داده هایی را بدست آوریم که براساس آنها در برنامه های بازاریابی تغییرات داده شود.

چرا آمار در بازاریابی بکار می رود؟

استفاده به عنوان منبع اطلاعات

ابتدایی ترین کاربرد آمار در بازاریابی ، منبع اطلاعات است که برایمان فراهم می کند. آمار اطلاعات دموگرافیک مانند تعداد مشتری های بالقوه در یک منطقه جغرافیایی ، سن آنها ، سطح درآمد و ترجیحات مصرف کننده را ارائه می دهد. به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل رقبا ، آمار می تواند رقبای اصلی ، سهم بازار آنها و روند ماندگاری محصولاتشان را شناسایی کند. داده های بخش صنعت به بازاریابان کمک می کند روند حاکم بر عرضه و تقاضای یک گروه محصول و میزان محبوبیت آن را بفهمند.

مدلسازی میکس یا آمیخته بازاریابی

استفاده از مدل آمیخته بازاریابی به بازاریابان کمک می کند تا ترکیب صحیح کانالهای ارتباطی بازاریابی را برای دستیابی به بازار هدف  شناسایی کنند و بهترین نتیجه را از سرمایه گذاری انجام شده در زمینه بازاریابی بگیرند. این مدل سازی برای تعیین اثربخشی فروش در بازار ، با تجزیه و تحلیل اطلاعات و استفاده از تکنیک رگرسیون آماری کار می کند. فرمول مدل سازی مدلی را با استفاده از حجم و ارزش فروش به عنوان یک متغیر وابسته  ایجاد می کند و سپس از کانال های مختلف بازاریابی برای نشان دادن متغیرهای مستقل استفاده می کند.

ردیابی بازار

به منظور سنجش میزان رضایت مشتری ، وفاداری به برند و پشتیبانی وی و ارزیابی میزان رابطه بازاریاب  شرکت با مشتریان ، از آمار در ردیابی بازار استفاده می شود. برای اجرای یک برنامه ردیابی بازار ، بازاریاب نیاز به دسترسی به شرکت و همچنین آمار صنعت دارد. سپس برنامه ردیابی ، آمار فروش را در بین تمام مارک های موجود در بازار تجزیه و تحلیل می کند تا مشخص کند کدام برند از بالاترین سطح پشتیبانی و وفاداری مشتری برخوردار است.

پارامترهای فروش متقابل

بازاریابان از آمار پارامترهای خانگی برای هدف قرار دادن خریداران برای تبلیغات سفارشی یا فروش متقابل محصولات ثانویه استفاده می کنند. به عنوان مثال ، کارت وفاداری  فروشگاه والمارت به فروشگاه این امکان را می دهد تا تمام خریدهای مربوط به پودر بچه توسط مشتریان خود را ثبت کند. با تجزیه و تحلیل آمار تولید شده توسط سوابق موجود ، فروشگاه والمارت می تواند خانواده هایی است که پودر بچه خریداری می کنند  اما سایر محصولات کودک را خریداری نمی کنند شناسایی کند. این موضوع باعث می شود که فروشگاه بتواند  آن خانوارها را بعنوان مشتری بالقوه برای مارک جدید پودر ارگانیک بدن در نظر بگیرد ، چون به نظر می رسد که آنها از پودر استفاده می کنند اما در خانه بچه ندارند.

ارزش بازاریابی برای جامعه

بازاریابی به فرآیندی گفته می شود که از طریق آن مشاغل و سازمان ها بوسیله برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه که پیدا کرده اند ، خودشان و محصولاتی را که دارند تبلیغ می کنند. بازاریابی شامل انواع تبلیغات است ، از وب سایت ها و تبلیغات تلویزیونی گرفته تا تبلیغات چاپی و فضای باز. مشاغل برای بهبود و افزایش فروش خود مبالغ هنگفتی را صرف بازاریابی می کنند ، اما بازاریابی به چندین دلیل به نفع کل جامعه است.

اطلاع رسانی و آموزش مصرف کنندگان

 یکی از دلایلی که بازاریابی به نفع جامعه می باشد ، این است که به مصرف کنندگان آگاهی و آموزش می دهد.  غالبا" هدف بازاریابی متقاعد کردن است ، اما به طور کلی زمانی شروع می شود که شرکتی نیاز مشتری را شناسایی کرده و به دنبال توضیح به مشتری است که چگونه محصولات یا خدمات خود نیازهای مشتری را تامین می کند.  برای مشتریانی که نیازهای کاملاً مشخصی دارند ، بازاریابی ابزاری برای شناخت محصولات جدید و کارهایی که آنها انجام می دهند فراهم می کند. بازاریابی همچنین می تواند شامل اطلاعات عملی تری برای کمک به خرید ، از قبیل آدرس ، شماره تلفن ، تاریخ عرضه محصولات ، ساعت فروشگاه و آدرس وب سایت باشد.

مدیریت انتظارات مصرف کننده

علاوه بر ارائه اطلاعات مفید در مورد محصولات و خدمات به مصرف کنندگان ، بازاریابی همچنین می تواند به تنظیم و مدیریت انتظارات مشتری کمک کند. مصرف کنندگان  به برندهای قابل اعتماد وابسته می شوند و سعی می کنند به آنها وفادار بمانند. آنها همچنین از اطلاعات گروههای حمایت از مصرف کننده برای شناسایی معتبرترین برند ها و نشان دادن بهترین ویژگیها و ارزشهایشان استفاده می کنند.
مشاغل از بازاریابی برای آگاهی مصرف کنندگان از تغییرات عمده ، مانند ادغام و انتقال مالکیت که بر عرضه محصولات تأثیر می گذارد یا به دنبال بهبود کیفیت هستند ، استفاده می کنند. مقررات دولتی مانع از ادعای کاذب یا گمراه کننده بازاریان می شود. این امر به مصرف کنندگان این امکان را می دهد که در هنگام خرید آگاهانه تصمیم بگیرند و از خطراتی که ممکن است در هنگام خرید بدون استفاده از بازاریابی متوجه آنها شود در امان بمانند.

سود اقتصادی بازاریابی

بازاریابی از نظر اقتصادی مصرف کننده را تحریک می کند ، کالاها و خدمات را تبلیغ می کند و مشتریانی را که احتمالاً خریدار هستند ، مورد هدف قرار می دهد. فروش بیشتر برای مشاغلی که از استراتژیهای بازاریابی موفقیت آمیز استفاده می کنند و این به معنی گسترش کسب و کار ، ایجاد شغل ، درآمد مالیاتی بیشتر برای دولت ها و در نهایت رشد کلی اقتصادی است. علاوه بر این ، صنعت بازاریابی خود اشتغال و ثروت ایجاد می کند زیرا مشاغل به دنبال راه های جدید و ابتکاری برای تبلیغ خود و محصولاتشان هستند. تقاضای مصرف کننده برای بازاریابی در مکان های جدید ، مانند تلفن های همراه ، شاخه های جدیدی از صنعت بازاریابی را ایجاد می کند و رشد بیشتری می یابد.

مدل سازی رفتار مصرف کننده

بازاریابان روی درک رفتار مصرف کنندگان کار می کنند تا تبلیغاتی را درست کنند که برایشان خوشایند باشد و تاثیر بیشتری بر آنها بگذارد و بیشتر دوست داشته باشند.این مکانی را برای پژوهشگران رفتاری و تحلیل گران اقتصادی فراهم می کند تا بتوانند رفتار مصرف کنندگان را مدل سازی کنند. تحلیل گران می توانند  با بررسی ارتباط داده های بدست آمده از بازاریابی با رفتار مصرف کنندگان علت و نحوه تصمیم گیری شان را متوجه می شوند.

نشانه های مصرف کننده چیست؟

نشانه های مصرف کننده که گاهی اوقات به عنوان نشانه های تجاری شناخته می شود ، شامل انواع پیام های تصویری ، نوشتاری و گفتاری است که بر رفتار خرید مصرف کننده تأثیر می گذارد. به عنوان مثال وقتی مشتری گرسنه بیلبوردی را با عکس همبرگر می بیند ، ممکن است حس کند که باید خارج شود و از رستورانی که تبلیغ همبرگر را دیده خرید کند.

بازاریابی

نشانه های مصرف کننده که گاهی اوقات به عنوان نشانه های تجاری شناخته می شود ، شامل انواع پیام های تصویری ، نوشتاری و گفتاری است که بر رفتار خرید مصرف کننده تأثیر می گذارد. به عنوان مثال وقتی مشتری گرسنه بیلبوردی را با عکس همبرگر می بیند ، ممکن است حس کند که باید خارج شود و از رستورانی که تبلیغ همبرگر را دیده خرید کند.

مثال ها

شرکت بادویزر می خواست وقتیکه تازه کارش را شروع کرده بود طراوت و تازگی و کیفیت محصولاتش را به مصرف کنندگان نشان دهد. این نشان دهنده هوشمندی این شرکت هست که  مزایای محصولاتش را به مصرف کنندگان یادآوری می کند. واژه "ارگانیک" به اصطلاحی رایج در بسته بندی محصولات و تبلیغات تبدیل شده که  طبیعی یا غیرفرآیی بودن محصولات غذایی یک برند را به مصرف کنندگانی که به سلامتی شان اهمیت می دهند نشان می دهد .

چگونه یک بازار تعریف و تقسیم بندی می شود؟

برای بازاریابی موثر یک محصول ، یک کسب و کار باید با تعیین مزایایی که مشتری با استفاده از محصول نسبت به مزایای استفاده از محصول رقیب دریافت می کند ، آن محصول را در بازار مشهور یا متمایز کند. با تمایز محصول ، این شرکت ممکن است جذابیت محصول را افزایش داده و به یک مزیت قابل رقابت بودن با دیگر محصولات مشابه موجود در بازار دست یابد که ممکن است فروش محصول و درآمد شرکت را افزایش دهد. برای تحقق این اهداف ، شرکت ها یک بازار را تعریف می کنند و برنامه ها و استراتژی های بازاریابی را ایجاد می کنند که تقسیم بازار یکی از آنهاست.

تعریف بازار

یک بازار متشکل از افرادی است که به کالایی احتیاج دارند و قادر،  مایل و مجاز به خرید آن هستند . در نتیجه ، یک بازار توسط خریداران و فروشندگان یک محصول تشکیل می شود ، اما به طور معمول بر اساس ویژگی محصولات فروخته شده در بازار ، به بازار اشاره می شود. به عنوان مثال ، نیک ویلکینسون ، نویسنده کتاب"اقتصاد مدیریتی: رویکرد حل مسئله" ، به این نکته اشاره می کند که ممکن است فروشندگان از بازار کوکاکولا به عنوان بازار کولا ، بازار نوشیدنی های گازدار ، بازار نوشابه یا بازار نوشیدنی یاد کنند. به گفته ویلیامز ، گرچه کوکاکولا ممکن است در بازارهای نوشیدنی های گازدار و نوشیدنی ها رقابت کند ، اما سایر رقبا در بازار نوشیدنی های گازدار متمایز از بازار نوشیدنی ها خواهند بود.

شرکت کوکاکولا

تقسیم بندی یک بازار

 بازاریابی متمایز (تقسیم بندی شده) تشخیص می دهد که نیازها و خواسته های مصرف کنندگان منفرد در یک بازار ممکن است یکسان نباشد. برخلاف بازاریابی تمایز نیافته ، که به یک بازار بصورت کامل پرداخته می شود. در نتیجه ، بازاریابی متمایز یک شرکت را ملزم می کند تا دو یا چند بخش یا گروه مشتری را در یک بازار شناسایی کند ، که هر یک از آنها اولویت های منحصر به فردی دارند. مثلا" ، ممکن است یک شرکت یک بازار را به بازارهای نوشیدنی ، گازدار و کولا تقسیم کند. هر بخش نمایانگر مشتریانی است که نیازها و خواسته های آنها با مشتریان سایر بخشها متفاوت خواهد بود. یک بازار معمولاً براساس تفاوتهای رفتاری ، جمعیتی ، روانشناختی یا جغرافیایی تقسیم بندی می شود.

تدوین استراتژی متمایز

یک شرکت برای تأثیرگذاری بر تصمیمات خرید مشتریانش یک استراتژی متمایز در بیش از یک بخش از بازار ایجاد می کند. بعد از اینکه شرکت بخشهای مورد علاقه بازار را شناسایی کرد ، یک استراتژی بازاریابی را توسعه می دهد. این استراتژی کانالهای توزیع کالا ، قیمت و شرایط فروش آن و همچنین تبلیغات و کمپ های تبلیغاتی ، بودجه بازاریابی و طرح بازرگانی را تعریف می کند.

مزایای تقسیم بازار

شخصیت مشتریان بر عادات خرید آنها تأثیر می گذارد. در نتیجه ، برای تهیه یک برنامه بازاریابی موثر ، یک شرکت باید ویژگی هایی را شناسایی کند که مجموعه مشتریان بالقوه را از دیگران در یک جمعیت به بهترین وجه متمایز کند. تحقق این هدف به شرکت اجازه می دهد تا بخشهای بازار و استراتژیهای ارتقا، ، توزیع و موقعیت یابی محصول را توسعه دهد که به احتمال زیاد مورد توجه مشتریان خاص در بازار قرار گیرد و همچنین بر نظرات مشتریان درباره مارک های شرکت ، تصمیمات خرید آنها و عادات خرید شان تأثیر می گذارد. شرکت با جلب نظر مجموعه ای از مشتریان در یک بازار ، به جای کل بازار ، ریسک فروش خود را کاهش می دهد ، که این امر باعث می شود استراتژی کارآمدتر شده و هزینه کمتری داشته باشد.